گروهی که دارای خویشاوندانی در اروپا یا آمریکا بودند یا موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتری داشتند، به این سرزمینها مهاجرت کردند اما دستهای که از توان مالی ضعیفتری برخوردار بودند، سرزمینهای کشورهای اطراف را پناهگاه امنی برای حفظ بقای خود یافتند.
افغانها در دورههای مختلف راهی ایران شدهاند. حضور و مهاجرت آنها به ایران را نمیتوان تنها به بعد از جنگ با شوروی، یعنی سالهای 1979و 1980 محدود کرد؛ در پی حدود 3دهه ناملایمات سیاسی در کشور افغانستان، شاهد حضور و رفتوآمد 4 تا 5میلیون افغانی به ایران هستیم. در یک تقسیمبندی میتوان علت مهاجرت افغانها و دلایل حضور آنها در ایران را به چنددسته تقسیم کرد.
حمله شوروی به مرزهای شمالی افغانستان
در اواخر سال 1979میلادی نیروهای ارتش شوروی به خاک افغانستان حمله کرد. درپی کشته شدن نورمحمد ترهکی، عامل کودتای کمونیستی در افغانستان به دست حفیظالله امین، شوروی دریافت که امین، فرد مناسبی برای حفظ منافع این کشور در افغانستان نیست بنابراین ارتش شوروی به دستور لئونید برژنف، رهبر و دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی و به این بهانه که دولت قانونی افغانستان از آنها کمک خواسته است به خاک این کشور حمله کرد. حفیظالله امین که کمتر از 40روز قدرت را در دست داشت به قتل رسید. با دخالت مستقیم نیروهای نظامی شوروی در افغانستان، مبارزه مجاهدین افغانی ابعاد گستردهای یافت. سرانجام در دوران میخائیل گورباچف دولت شوروی به این نتیجه رسید که در یک باتلاق گرفتار شده است. در سال 1988 براساس توافقهای ژنو که میان شوروی، آمریکا، افغانستان و پاکستان امضا شد، اشغال افغانستان توسط شوروی خاتمه یافت. در این دوره جنگ طولانی، بسیاری از شهروندان افغانی راهی شهرهای شرقی ایران شدند. سیاستهای ایران در دهههای اول انقلاب، با نگرش برادری اسلامی و در قالب تعامل فرهنگ انصار و مهاجرین، نقش بسزایی در این امر داشته است؛ از اینرو، در حال حاضر، بیش از 2/5 میلیون افغان بهصورت قانونی و غیرقانونی در ایران زندگی میکنند. بعد از سقوط رژیم طالبان در سال 2001، شاهد رشد بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان به کشورشان بودیم اما متاسفانه بهدلیل ادامه یافتن شرایط ناامنی در افغانستان، عدمدسترسی به امکانات اولیه حیاتی آموزش، بهداشت، نداشتن شغل و نبود شرایط اقتصادی مناسب، اکنون تقریباً حدود 80درصد این افراد دوباره به ایران بازگشتهاند اما این بار حتی جایگاه قانونی نیز ندارند. این به آن معناست که حدود 950هزار تن از 2/5میلیون افغانی ساکن در ایران، دارای کارت قانونی اقامت هستند و سایرین بهصورت غیرقانونی در کشورمان زندگی میکنند.
تصفیه مخالفان و اصلاحات بیرویه
نخستین حرکتی که پس از استقرار حکومت انقلاب کمونیستی در کشور افغانستان در سال1978 برپا شد اخراج مخالفان نظام تازه از مراکز حساس بهویژه موسسات آموزشی بود. روشنفکران و دانشجویان در مخالفت با دولت دست به تظاهرات زدند و عدهای کشته و مجروح شدند. احساس ناامنی در محیطهای دانشگاهی به ادارات دولتی سرایت کرد، بسیاری به همراه خانواده خود از کشور خارج شدند. همچنین اصلاحات ارضی توسط کمونیستها برای جلب توجه دهقانان بر عکس عمل کرد و باعث خشم افغانها از تغییرات اجتماعی کمونیستها شد. اصلاحات ارضی با توسل به زور صورت گرفت و توده مردم آمادگی پذیرش چنین چیزی را نداشتند. از دید دهقانان، همه این اقدامات غیرقانونی و با آموزههای دینی در تضاد بود. عدمشناخت کمونیستها مثلاً نسبت به نظام سنتی ازدواج نه تنها اعتراض روحانیون که مهاجرت مالکان و طبقات متوسط را نیز بهدنبال داشت و اهداف دولتی را عقیم گذاشت. در این دوره نیز بخشی از افغانها به ایران و بخش دیگر به کشورهای اروپایی مهاجرت کرده یا پناهنده شدند.
انقلاب اسلامی ایران
مردم افغانستان دولت جدید افغانستان را کمونیستی و کافر میخواندند و از سویی انقلابی که در ایران اتفاق افتاده بود نیز ریشههای اسلامی داشت و این باعث محبوبیت ایران در افغانستان شد. ایران از نخستین کشورهایی بود که تجاوز به افغانستان و حضور نیروهای شوروی را محکوم کرد. همدلی ایجاد شده، زمینه را برای پذیرش افغانهای فراری از جنگ و بهدنبال آرامش در ایران، فراهم کرد. سیاستهای ایران در دهههای اول انقلاب، با نگرش برادری اسلامی و در قالب تعامل فرهنگ انصار و مهاجرین، نقش بسزایی در این امر داشته است. امامخمینی(ره) نیز در یک سخنرانی تاکید کردند:« ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را میکند». پذیرش بدون مانع آنها همراه با جنگ ایران و عراق بود. دولت وقت ایران مرز را به روی افغانها گشود.افغانها مکلف به پرداخت وجه یا ارائه گذرنامه و ویزا نبودند، مرز موسوم به اسلامقلعه - دوغارون عمدهترین محل تردد افغانها بود. شهرهای مرزی افغانستان با ایران از جمله هرات، فراه و نیمروز بهتدریج با کاهش جمعیت مواجه شدند. بیشترین این جمعیت به خراسان سرازیر شدند و مناطق تربت جام، تربتحیدریه و شهر مشهد مملو از افغانهای مهاجر شد. تعدادی از آنها بهتدریج به سایر استانهای دیگر ایران از جمله تهران، شیراز و اصفهان و قم رفتند.
ظهور طالبان و شیعهکشی در افغانستان
در سال 1994 در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی وارد ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طالبان کرام» نهادند. حمایتهای مکرر و پنهان عربستان سعودی از طالبان ادامه داشت و آنها با شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هرکس کشته شود به بهشت خواهد رفت بهزودی پیروان زیادی در افغانستان و پاکستان پیدا کردند. در بدو امر مردم افغانستان به این گروه خوشبین بودند و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند اما طالبان خیلی زود بیشتر مناطق افغانستان را اشغال کردند.
طالبان در سال ۱۹۹۶ کابل -پایتخت افغانستان- را تصرف کردند. آنها سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام کردند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی 3کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.طبق گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دوره حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدند که از آن میتوان بهعنوان یک نسل کشی یاد کرد. طبق گزارش دیدبان حقوق بشر والی طالبان در آنوقت پس از تصرف شهر مزار شریف از شیعیان هزاره بهعنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموالشان را جایز دانست. رسمی بودن مذهب شیعه در ایران، بخشی از مسلمانان شیعه که عمدتا هزارهای بودند را به مهاجرت به ایران ترغیب کرد.
حمله آمریکا به افغانستان
پس از ماجرای 11سپتامبر 2001 لشکرکشی نیروهای آمریکایی و متحدانش به افغانستان آغاز شد. مردم افغانستان که سالها رنگ صلح را ندیده بودند آوارگی مجدد را بر ماندن ترجیح دادند و راهی مرزها و شهرهای ایران شدند. پس از حدود یک ماه جنگ، رژیم طالبان سقوط کرد و با برگزاری کنفرانس بُن حامد کرزی به قدرت رسید و در انتخابات، به ریاستجمهوری افغانستان برگزیده شد. از این زمان به بعد زمزمه بازگشت افغانها توسط دولت ایران شنیده شد. کمیساریا و دولت ایران به این نتیجه رسیدند که پناهندهها و مهاجران باید به کشور خود بازگردند.
زمزمههای بازگشت
بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان از اواسط دهه 70 درفاصله تنشها و جنگهای درون افغانستان و امید به صلح پس از هر جنگ رواج داشت. دولت ایران به دلایل انساندوستانه تمایل به بازگشت اجباری پناهندگان نداشت. از زمانی که حکومت رسمی در افغانستان شکل گرفته است حدود 2میلیون نفر بهصورت داوطلبانه به کشور خود بازگشتهاند و از این زمان دولت ایران برای مهاجرانی که برای کار به ایران میآیند ساز و کار قانونی طراحی کرده است. از سال 81 تا 84 حدود یکمیلیون و 300 هزار نفر از مهاجران به کشورشان بازگشتند. در سال 83 روند بازگشت به شکل بیسابقهای گسترش یافت بهطوری که روزانه 8هزار نفر در نیمه اول سال به کشورشان بازگشتند.
وضعیت کنونی مهاجران افغانی در ایران
در سال 89 برای نخستین بار فراخوان بزرگی برای سرشماری و صدور برگه هویت برای افغانها منتشر شد. در آن فراخوان یک میلیون و 500 هزار نفر ثبتنام کردند که همراه 900 هزار نفر مهاجری که پیش از آن در ایران حضور رسمی داشتند رقمی حدود 2میلیون مهاجر و پناهنده.در مرحله دوم، فراخوان اولیه تمدید شد و در مرحله سوم و چهارم که قرار بود کدرهگیری به اتباع افغان داده شود بخشی از تبعه افغان مراجعه نکردند. هماکنون با توافقاتی که بین ایران، افغانستان و کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان صورت گرفته بازگشت تدریجی این مهاجران به افغانستان آغاز شده. بعد ازخرداد 1391، اقامت افرادی در کشور مجاز است که یا دارای کارت پناهندگی جمعی یا پاسپورت هستند و میتوانند در حوزه استان تعیین شده اقامت کنند و افراد فاقد هریک از مجوزهای اقامتی تبعه خارجی غیرمجاز تلقی و با آنان برخورد قانونی میشود.